جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
miraculously
01
بهطور معجزهآسایی, بهطور حیرتانگیزی
in an unexpected manner that resembles a miracle
مثالها
The injured hiker was miraculously found alive after being lost in the wilderness for several days.
کوهنورد مجروح به طور معجزه آسایی زنده پیدا شد پس از آن که چند روز در طبیعت گم شده بود.
The firefighters rescued the family from the burning building, and everyone survived miraculously.
آتشنشانان خانواده را از ساختمان در حال سوختن نجات دادند، و همه به طرز معجزهآسایی زنده ماندند.
درخت واژگانی
miraculously
miraculous
