جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
lighted
مثالها
The lighted candles created a warm ambiance in the room.
شمعهای روشن شده یک فضای گرم در اتاق ایجاد کردند.
He carried a lighted torch to guide his way through the dark path.
او یک مشعل روشن حمل میکرد تا راه خود را از مسیر تاریک هدایت کند.
مثالها
The lighted room felt welcoming and cheerful.
اتاق روشن احساس خوشامد و شادمانی میداد.
The festival featured lighted displays that dazzled the crowd.
جشنواره شامل نمایشهای نورانی بود که جمعیت را خیره کرد.
درخت واژگانی
unlighted
lighted
light



























