جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
lactic
مثالها
She enjoyed the lactic richness of aged cheeses like Parmesan and Gouda.
او از غنای لاکتیکی پنیرهای کهنه مانند پارمسان و گودا لذت برد.
The sourdough bread had a lactic aroma, a result of the fermentation process.
نان خمیر ترش عطر لاکتیکی داشت، که نتیجه فرآیند تخمیر بود.



























