جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
zusammenhalten
[past form: hielt zusammen]
01
اتحاد و همبستگی داشتن
مثالها
Wir müssen in schwierigen Zeiten zusammenhalten.
ما باید در زمانهای سخت با هم بمانیم.
Die Familie hält immer zusammen.
خانواده همیشه با هم میماند.
02
کنار هم نگه داشتن
03
به هم چسبیدن



























