zu
Pronunciation
/t͡suː/
01

به (محل), به سمت، پیش

zu definition and meaning
example
مثال‌ها
Ich gehe zur Schule.
من به مدرسه می‌روم.
Wir fahren zum Arzt.
ما داریم به دکتر می‌رویم.
02

با, از طریق

zu definition and meaning
example
مثال‌ها
Ich gehe zu Fuß.
من پیاده می‌روم.
Sie reiten zu Pferd.
آنها بر اسب سوار می‌شوند.
03

به‌عنوان

zu definition and meaning
example
مثال‌ها
Er wurde zum Lehrer gewählt.
او برای اینکه معلم باشد انتخاب شد.
Sie machte ihn zum Chef.
او او را به عنوان رئیس کرد.
04

در (زمان), در طول

example
مثال‌ها
Zu Weihnachten gibt es Geschenke.
در کریسمس، هدایایی وجود دارد.
Ich war zu Beginn nervös.
من در ابتدا عصبی بودم.
05

برای

example
مثال‌ها
Ich brauche Papier zum Schreiben.
من به کاغذ برای نوشتن نیاز دارم.
Er kommt zu dir zum Helfen.
او می‌آید تا به تو کمک کند.
06

در (محل)

example
مثال‌ها
Ich bin zu Hause.
من در خانه هستم.
Er sitzt zu Tisch.
او روی میز نشسته است.
07

به, در مقابل

example
مثال‌ها
Das Spiel endete zwei zu eins.
بازی با نتیجه دو به یک به پایان رسید.
Es steht eins zu null.
نتیجه یک به صفر است.
01

بسته

zu definition and meaning
example
مثال‌ها
Die Tür ist zu.
در بسته است.
Fenster zu!
پنجره بسته !
02

یالا, زود باش

zu definition and meaning
example
مثال‌ها
Dann zu!
برو!
Nur zu!
برو جلو!
03

خیلی, بیش از حد

example
مثال‌ها
Der Kaffee ist zu heiß.
قهوه خیلی داغ است.
Das Auto ist zu teuer.
ماشین خیلی گران است.
04

به‌سوی, به‌طرف، به‌سمت

example
مثال‌ها
Die Tür geht zu.
در به سمت بسته می‌شود.
Er ging dem Licht zu.
او به سمت نور رفت.
LanGeek
دانلود برنامه
langeek application

Download Mobile App

stars

app store