جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
zubereiten
01
درست کردن (غذا), پختن
مثالها
Sie bereitet jeden Tag frisches Essen zu.
او هر روز غذای تازه آماده میکند.
Ich habe das Abendessen schnell zubereitet.
من شام را سریع آماده کردم.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
درست کردن (غذا), پختن