جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Das Zeugnis
[gender: neuter]
01
گواهی, مدرک
مثالها
Sie erhielt ein Zeugnis mit Bestnoten.
او یک گواهینامه با بالاترین نمرات دریافت کرد.
Das Arbeitszeugnis bestätigt seine Leistungen.
گواهی کار عملکرد او را تأیید میکند.
02
کارنامه
مثالها
Tim zeigte seinen Eltern das Zeugnis.
تیم کارنامه خود را به والدینش نشان داد.
Im Zeugnis stehen Noten in allen Fächern.
در کارنامه نمرات تمام دروس ذکر شده است.



























