جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
winken
[past form: winkte]
01
دست تکان دادن
مثالها
Sie winkt ihrem Freund zum Abschied.
او برای خداحافظی به دوستش دست تکان میدهد.
Der Polizist winkt dem Auto, anzuhalten.
پلیس به ماشین اشاره میکند تا متوقف شود.



























