جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Der Winkel
[gender: masculine]
01
زاویه
مثالها
Ein rechter Winkel hat 90 Grad.
یک زاویه قائمه 90 درجه است.
Sie misst den Winkel zwischen den Linien mit einem Geodreieck
او زاویه بین خطوط را با یک نقاله اندازهگیری میکند.
02
گوشه, کنج، محل
مثالها
Die Katze versteckte sich in einem dunklen Winkel des Zimmers.
گربه در یک گوشه تاریک اتاق پنهان شد.
Er stellte den Schrank in den Winkel neben der Tür.
او کمد را در گوشه کنار در قرار داد.
