جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
regeln
[past form: regelte]
01
نظم دادن, تنظیم کردن، سامان دادن
مثالها
Wir müssen die Arbeitszeiten genau regeln.
ما باید ساعات کار را دقیقاً تنظیم کنیم.
Das Gesetz regelt den Verkehr in der Stadt.
قانون ترافیک در شهر را تنظیم میکند.



























