جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
regelmäßig
01
به طور منظم, به طور مرتب
مثالها
Ich gehe regelmäßig ins Fitnessstudio.
من به طور منظم به باشگاه ورزشی میروم.
Die Busse fahren regelmäßig.
اتوبوسها منظم حرکت میکنند.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
به طور منظم, به طور مرتب