جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
nebenbei
01
ضمنا, همچنین، علاوه بر این
مثالها
Ich höre Musik und lerne nebenbei Deutsch.
من به موسیقی گوش میدهم و همزمان آلمانی یاد میگیرم.
Er arbeitet und macht nebenbei eine Ausbildung.
او کار میکند و همزمان آموزش میبیند.



























