جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
neben
01
کنار, نزدیک، مجاور
مثالها
Das Sofa steht neben dem Fenster.
مبل کنار پنجره ایستاده است.
Ich sitze neben meiner Mutter.
من کنار مادرم نشستهام.
02
در مقایسه با
مثالها
Neben ihm wirkt sie sehr ruhig.
در کنار او، او بسیار آرام به نظر میرسد.
Neben deinem Ergebnis ist meins schlecht.
در کنار نتیجه تو، مال من بد است.



























