جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Der Knochenjob
[gender: masculine]
01
کار دشوار, کار طاقتفرسا
مثالها
Die Arbeit auf dem Bau ist ein echter Knochenjob.
کار در ساختوساز یک کار طاقتفرسا واقعی است.
Nach 12 Stunden im Krankenhaus fühlt sich die Schicht wie ein Knochenjob an.
بعد از 12 ساعت در بیمارستان، شیفت مانند یک کار طاقتفرسا احساس میشود.



























