جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
greifen
[past form: griff]
01
گرفتن, به چنگ آوردن
مثالها
Das Baby greift nach dem Spielzeug.
نوزاد اسباببازی را میگیرد.
Er griff zur Türklinke.
او دستگیره در را گرفت.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
گرفتن, به چنگ آوردن