جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
ergreifen
01
گرفتن
مثالها
Er ergriff ihre Hand und hielt sie fest.
گرفتن دستش و محکم نگه داشتن آن.
Er fasste das Seil, bevor er fiel.
او طناب را گرفت قبل از اینکه بیفتد.
02
فراگرفتن, چیره شدن
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
گرفتن
فراگرفتن, چیره شدن