جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Die Cousine
[gender: feminine]
01
دختر عمو/عمه/خاله/دایی
مثالها
Meine Cousine studiert Medizin.
دخترعموی من پزشکی میخواند.
Ich habe drei Cousinen in München.
من سه دخترعمو در مونیخ دارم.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
دختر عمو/عمه/خاله/دایی