جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
évoluer
01
پیشرفت کردن, تکامل یافتن
مثالها
Son style de peinture a évolué au fil des années.
سبک نقاشی او در طول سالها تکامل یافت.
La situation économique évolue rapidement.
وضعیت اقتصادی به سرعت تکامل مییابد.
02
مانور دادن, حرکت کردن
مثالها
Les soldats évoluent sur le terrain pendant l' exercice.
سربازان در طول تمرین در زمین حرکت میکنند.
Les danseurs évoluent avec grâce sur la scène.
رقصندگان با ظرافت روی صحنه تکامل مییابند.



























