جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
échapper
01
فرار کردن, گریختن
مثالها
Le prisonnier a réussi à échapper à la prison.
زندانی توانست از زندان فرار کند.
Le chat a échappé à ses poursuivants en grimpant à l' arbre.
گربه با بالا رفتن از درخت از تعقیبکنندگانش گریخت.
02
از یاد رفتن, فراموش کردن
مثالها
Le nom du film m' a complètement échappé.
اسم فیلم کاملاً از ذهنم فرار کرد.
L' endroit où j' ai posé mes clés s' est échappé de ma mémoire.
جایی که کلیدهایم را گذاشتم از حافظهام گریخت.



























