جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
rêveur
01
گیج, منگ
مثالها
Il marchait d' un air rêveur, sans voir les gens autour.
او با حالتی خیالبافانه راه میرفت، بدون اینکه مردم اطراف را ببیند.
Elle est restée rêveuse toute la journée après la nouvelle.
او بعد از خبر تمام روز خیالباف ماند.
02
خیالپرداز, خیالباف
مثالها
Il est souvent rêveur pendant les cours.
او اغلب در کلاسها خیالپرداز است.
Elle a un regard rêveur quand elle pense à ses projets.
وقتی به پروژههایش فکر میکند، نگاه خیالپردازانهای دارد.
Le rêveur
[gender: masculine]
01
فرد خیالپرداز, فرد خیالباف
مثالها
Le rêveur préfère le monde de ses pensées à la réalité.
خیالپرداز دنیای افکار خود را به واقعیت ترجیح میدهد.
C' est un vrai rêveur, il passe son temps à imaginer des histoires.
او یک رویاپرداز واقعی است، وقتش را صرف تصور داستانها میکند.



























