جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
réciter
01
از حفظ خواندن, از بر خواندن
مثالها
L' élève a récité un poème devant la classe.
دانشآموز یک شعر را در جلوی کلاس خواند.
Elle sait réciter toutes les fables de La Fontaine.
او میتواند تمام افسانههای لافونتن را بازگو کند.
02
دکلمه کردن, با صدای بلند اظهار داشتن، بازگو کردن
مثالها
L' acteur récite son monologue avec intensité.
بازیگر مونولوگ خود را با شدت میخواند.
Elle récite les fables comme une professionnelle.
او مثل یک حرفهای افسانهها را میخواند.



























