جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le renard
[gender: masculine]
01
روباه
مثالها
Le renard chasse la nuit.
روباه شبها شکار میکند.
J' ai vu un renard traverser la route.
من دیدم که یک روباه از جاده عبور میکند.
02
آدم حیلهگر, آدم مکار
مثالها
Cet homme est un vrai renard en affaires.
این مرد یک روباه واقعی در تجارت است.
Méfie - toi de lui, c' est un renard.
از او برحذر باش، او یک روباه است.



























