relire
Pronunciation
/ʁəlˈiʁ/

word page title

relire
01

دوباره خواندن, بازخواندن، دوباره قرائت کردن

example
مثال‌ها
Elle relit son essai avant de le rendre.
دوباره می‌خواند مقاله‌اش را قبل از تحویل دادن.
Il relit les instructions pour être sûr de ne rien oublier.
او دستورالعمل‌ها را دوباره می‌خواند تا مطمئن شود چیزی را فراموش نمی‌کند.
02

(برای تصحیح) بازخوانی کردن

example
مثال‌ها
Elle relit son rapport pour corriger les fautes.
دوباره می‌خواند گزارش خود را برای تصحیح اشتباهات.
Il relit le manuscrit avant de le publier.
او پیش از انتشار، دست‌نوشته را دوباره می‌خواند.
LanGeek
دانلود برنامه
langeek application

Download Mobile App

stars

app store