جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La prouesse
[gender: feminine]
01
شاهکار
مثالها
Construire ce pont en si peu de temps est une prouesse.
ساختن این پل در چنین زمان کوتاهی یک دستاورد است.
Son marathon en moins de trois heures est une prouesse.
ماراتون او در کمتر از سه ساعت یک دستاورد است.



























