جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le prix
[gender: masculine]
01
قیمت, بها، ارزش
مثالها
Le prix de cette robe est très élevé.
قیمت این لباس بسیار بالا است.
Ils ont baissé le prix des billets pour attirer plus de clients.
آنها قیمت بلیطها را پایین آوردند تا مشتریان بیشتری جذب کنند.
02
جایزه
مثالها
Elle a reçu le prix du meilleur film.
او جایزه بهترین فیلم را دریافت کرد.
Le prix a été remis au gagnant lors de la cérémonie.
جایزه در طول مراسم به برنده اهدا شد.



























