جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
ponctuel
01
وقتشناس, خوشقول
مثالها
Elle est toujours ponctuelle à ses cours.
او همیشه در کلاسهایش منظم است.
Sois ponctuel demain pour l' entretien.
برای مصاحبه فردا سر وقت باشید.
02
لحظهای, مقطعی
مثالها
Ce problème est ponctuel, il ne reviendra pas.
این مشکل موقتی است، دیگر تکرار نخواهد شد.
Il a fait un don ponctuel à l' association.
او یک کمک مالی یکباره به انجمن کرد.



























