جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le pion
[gender: masculine]
01
مهره (در بازی)
مثالها
Chaque joueur choisit un pion pour commencer la partie.
هر بازیکن یک مهره را برای شروع بازی انتخاب میکند.
Le pion avance de trois cases selon le dé.
پیاده سه خانه بر اساس تاس جلو میرود.
02
پیاده (شطرنج), سرباز
مثالها
Le pion avance d' une case sur l' échiquier.
پیاده یک خانه در صفحه شطرنج جلو میرود.
Il a perdu un pion important pendant la partie.
او یک پیاده مهم را در طول بازی از دست داد.
03
آلت دست, بازیچه (دیگران)
مثالها
Il se sent comme un pion dans cette affaire politique.
او در این مسئله سیاسی مانند یک پیاده احساس میکند.
Elle était un simple pion entre les mains de ses collègues.
او یک مهره ساده در دستان همکارانش بود.



























