جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
pervers
01
منحرف, فاسد، هرزه
مثالها
Il a des goûts pervers qui choquent son entourage.
او سلیقههای منحرف دارد که اطرافیانش را شوکه میکند.
Une personne perverse peut manipuler les autres pour son plaisir.
یک فرد منحرف میتواند دیگران را برای لذت خود دستکاری کند.
Le pervers
[female form: perverse][gender: masculine]
01
آدم منحرف, آدم کجرو، آدم هنجارشکن
مثالها
Un pervers cherche toujours à nuire aux autres.
یک منحرف همیشه سعی میکند به دیگران آسیب برساند.
Elle a été victime d' un pervers dans son entourage.
او قربانی یک منحرف در اطراف خود شد.



























