جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La peine
[gender: feminine]
01
غم, اندوه
مثالها
Elle ressent beaucoup de peine après la disparition de son chat.
او پس از ناپدید شدن گربهاش احساس اندوه زیادی میکند.
La peine d' une séparation peut durer longtemps.
اندوه جدایی میتواند مدت زیادی طول بکشد.
02
زحمت, سختی
مثالها
Il a réussi son projet après beaucoup de peine.
او پس از تلاش بسیار پروژهاش را به پایان رساند.
Elle met de la peine à étudier tous les jours.
او هر روز برای مطالعه تلاش میکند.
03
کیفر, مجازات
مثالها
Il a reçu une peine pour avoir enfreint la loi.
او به دلیل نقض قانون مجازات دریافت کرد.
La peine infligée doit être proportionnelle au crime.
مجازات اعمال شده باید متناسب با جرم باشد.



























