جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La passion
[gender: feminine]
01
عشق شدید, علاقه شدید، شیفتگی
مثالها
Sa passion pour la musique est évidente.
شور و اشتیاق او به موسیقی آشکار است.
Ils vivent une passion intense.
آنها یک شور شدید را زندگی میکنند.
02
شور, هیجان، هوس
مثالها
Il a une passion pour les voitures anciennes.
او شور و اشتیاق به ماشینهای قدیمی دارد.
Sa passion du jeu l' empêche de se concentrer.
شور و اشتیاق به بازی مانع تمرکز او میشود.
03
مصائب (عیسی)
مثالها
La Passion du Christ est racontée dans les Évangiles.
رنجهای مسیح در انجیلها روایت شده است.
Les chrétiens commémorent la Passion pendant la Semaine sainte.
مسیحیان رنجهای مسیح را در هفته مقدس گرامی میدارند.



























