جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
nommer
01
منصوب کردن, تعیین کردن
مثالها
Le président a nommé un nouveau ministre.
رئیس جمهور یک وزیر جدید منصوب کرد.
Elle a été nommée directrice de l' école.
او به عنوان مدیر مدرسه منصوب شد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
منصوب کردن, تعیین کردن