جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La lessive
[gender: feminine]
01
رخت چرک, لباس کثیف
مثالها
Il faut faire la lessive ce week - end.
باید لباسشویی را این آخر هفته انجام دهیم.
Elle met la lessive dans la machine avant de la démarrer.
او شوینده را در ماشین میگذارد قبل از اینکه آن را روشن کند.



























