جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
hurler
01
فریاد زدن, نعره زدن، هوار کشیدن
مثالها
6. " Ne me parle pas sur ce ton ! " a -t -elle hurlé.
6. "با آن لحن با من صحبت نکن!", او فریاد زد.
Le coach hurlait des instructions aux joueurs.
مربی به بازیکنان دستورالعملها را فریاد میزد.
02
زوزه کشیدن
مثالها
Le chien hurle chaque fois qu' une ambulance passe.
سگ هر بار که یک آمبولانس میگذرد زوزه میکشد.
Les coyotes hurlent au loin dans le désert.
کایوتها در دوردست صحرا زوزه میکشند.



























