جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
frotter
01
مالیدن, سابیدن
مثالها
Elle frotte la table avec une éponge.
او میز را با یک اسفنج میمالد.
Il faut frotter les taches pour les faire partir.
باید لکهها را مالش داد تا از بین بروند.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
مالیدن, سابیدن