جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La fraction
[gender: feminine]
01
(ریاضیات) کسر
مثالها
Une demi-pomme peut s' écrire comme la fraction 1/2.
نصف سیب را میتوان به صورت کسر 1/2 نوشت.
Les élèves apprennent à simplifier les fractions en classe.
دانشآموزان یاد میگیرند که کسرها را در کلاس ساده کنند.
02
بخش, قسمت، جزء
مثالها
Une fraction du groupe était en désaccord.
بخشی از گروه مخالف بود.
Elle n' a mangé qu' une fraction du repas.
او فقط یک بخش از غذا را خورد.



























