جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le fauteuil roulant
[gender: masculine]
01
صندلی چرخدار, ویلچر
مثالها
L' hôpital lui a fourni un fauteuil roulant temporaire.
بیمارستان یک ویلچر موقت در اختیار او قرار داد.
Elle fait du basket en fauteuil roulant depuis dix ans.
او ده سال است که بسکتبال روی ویلچر بازی میکند.



























