جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
envoyer
01
فرستادن
مثالها
Elle envoie un e-mail tous les jours.
او هر روز یک ایمیل میفرستد.
Ils ont envoyé les invitations hier.
آنها دیروز دعوتنامهها را فرستادند.
02
پرتاب کردن
مثالها
Il envoie la balle très loin.
او توپ را خیلی دور پرتاب میکند.
Elle a envoyé le frisbee à son ami.
او فریزبی را به دوستش فرستاد.
03
بلعیدن
مثالها
Il s' est envoyé son sandwich en quelques minutes.
او فرستاد ساندویچش را در چند دقیقه.
Elle s' est envoyé tout le gâteau sans partager.
او کل کیک را بدون تقسیم کردن بلعید.



























