جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
endormir
01
به خواب رفتن, خوابش بردن
مثالها
Il s' endort rapidement après une longue journée.
او پس از یک روز طولانی به سرعت میخوابد.
Elle s' est endormie en lisant un livre.
او هنگام خواندن کتاب خوابش برد.



























