جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
dévisser
01
پیچ (چیزی را) باز کردن
مثالها
J' ai dévissé le bouchon de la bouteille avec difficulté.
من با سختی درب بطری را باز کردم.
Il faut dévisser les quatre vis pour ouvrir l' appareil.
باید چهار پیچ را باز کرد تا دستگاه را باز کنید.
02
باز کردن (درب چیزی)
مثالها
Il a dévissé le couvercle du pot de confiture.
او درپوش شیشه مربا را باز کرد (با چرخاندن).
Pour changer la pile, dévissez le compartiment.
برای تعویض باتری، محفظه را باز کنید (با باز کردن پیچها).



























