جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La délégation
[gender: feminine]
01
هیئت نمایندگی
مثالها
La délégation française participe à la conférence internationale.
هیئت فرانسوی در کنفرانس بینالمللی شرکت میکند.
Une délégation de médecins est venue visiter l' hôpital.
یک هیئت از پزشکان برای بازدید از بیمارستان آمدند.
02
تفویض, واگذاری
مثالها
La délégation de pouvoir est courante dans les grandes entreprises.
تفویض اختیار در شرکتهای بزرگ رایج است.
Il a fait une délégation de ses responsabilités à son assistant.
واگذاری مسئولیتهایش به دستیارش.
