جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
discuter
01
بحث کردن, گفتگو کردن، حرف زدن
مثالها
Ils discutent souvent de leurs projets ensemble.
آنها اغلب در مورد پروژههایشان با هم بحث میکنند.
J' aime discuter avec mes amis après le travail.
من دوست دارم بعد از کار با دوستانم بحث کنم.
02
مورد بحث قرار دادن, درباره (چیزی) بحث کردن، زیر سوال بردن، حرف زدن
مثالها
Ils ont discuté les avantages et les inconvénients du projet.
آنها مزایا و معایب پروژه را بحث کردند.
Nous avons discuté la question en détail.
ما این سوال را به طور مفصل بحث کردیم.
03
مورد بحث قرار گرفتن, مورد گفتگو قرار گرفتن
مثالها
Ce choix se discute, il n' est pas évident.
این انتخاب بحثبرانگیز است، واضح نیست.
La décision se discute encore au sein de l' équipe.
تصمیم هنوز در داخل تیم بحث میشود.



























