de
Pronunciation
/də/
01

[نشانه مالکیت], [نشانه مضاف و مضاف الیه]

de definition and meaning
example
مثال‌ها
C' est le livre de Marie.
این کتاب ماری است.
La maison de mon frère est grande.
خانه برادرم بزرگ است.
02

شامل, [شامل چیزی بودن]، از

example
مثال‌ها
Un kilo de pommes coûte deux euros.
یک کیلو سیب دو یورو هزینه دارد.
J' ai besoin de sucre.
من به کمی شکر نیاز دارم.
03

از

example
مثال‌ها
Il vient de France.
او از فرانسه می‌آید.
Elle sort de la maison.
او از خانه خارج می‌شود.
04

که

example
مثال‌ها
Je suis content de te voir.
من خوشحالم از دیدن تو.
Elle a peur de tomber.
او از افتادن می‌ترسد.
05

بر اثر, از

example
مثال‌ها
Il tremble de peur.
او از ترس می‌لرزد.
Elle pleure de joie.
او از شادی گریه می‌کند.
06

از طرف

example
مثال‌ها
Cette lettre est de mon frère.
این نامه از برادرم است.
Le cadeau vient de mes parents.
هدیه از والدینم می‌آید.
07

از جنس

example
مثال‌ها
Une table de bois est dans la cuisine.
یک میز از چوب در آشپزخانه است.
Une bague d' or brille au soleil.
یک انگشتر از طلا در آفتاب می‌درخشد.
08

هر, در

example
مثال‌ها
Il gagne 20 euros de l' heure.
او 20 یورو در ساعت درآمد دارد.
La voiture roule à 120 km de l' heure.
ماشین با سرعت 120 کیلومتر در ساعت حرکت می‌کند.
09

با

example
مثال‌ها
Il l' a vu de ses propres yeux.
او آن را با چشمان خود دید.
Elle a fait cette robe de ses mains.
او این لباس را با دستانش ساخت.
01

[حرف تعریف جزئی], مقداری، تعدادی

example
مثال‌ها
Je veux de l' eau.
من de آب می‌خواهم.
Avez -vous de la chance ?
آیا شما ده شانس دارید؟
02

[نشانه منفی ساز اسامی], هیچ

example
مثال‌ها
Il n' a pas de stylo.
او de خودکار ندارد.
Elle ne veut pas de café.
او قهوه de نمی‌خواهد.
LanGeek
دانلود برنامه
langeek application

Download Mobile App

stars

app store