جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
créer
01
خلق کردن, ایجاد کردن، درست کردن، تاسیس کردن
مثالها
Elle crée des sculptures en bois.
او مجسمههای چوبی میسازد.
Le scientifique a créé un nouveau matériau.
دانشمند یک ماده جدید ایجاد کرد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
خلق کردن, ایجاد کردن، درست کردن، تاسیس کردن