جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
convaincre
01
متقاعد کردن, قانع کردن، مجاب کردن
مثالها
J' ai convaincu mon ami de venir à la fête.
من دوستم را متقاعد کردم که به مهمانی بیاید.
Elle a convaincu son patron d' accepter son projet.
او رئیس خود را متقاعد کرد که پروژهاش را بپذیرد.



























