جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
contaminer
01
آلوده کردن
مثالها
Les usines contaminent la rivière avec leurs déchets chimiques.
کارخانهها با زبالههای شیمیایی خود رودخانه را آلوده میکنند.
Ne touchez pas la plaie, vous pourriez la contaminer.
به زخم دست نزنید، ممکن است آن را آلوده کنید.
02
فاسد کردن, خراب کردن، منحرف کردن
مثالها
Son cynisme a contaminé toute l' équipe.
بدبینی او تمام تیم را آلوده کرد.
Ces idées extrêmes contaminent les esprits fragiles.
این ایدههای افراطی، ذهنهای شکننده را آلوده میکنند.



























