جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La blessure
[gender: feminine]
01
زخم, جراحت
مثالها
La blessure saignait beaucoup après la chute.
زخم پس از افتادن بسیار خونریزی میکرد.
Il a reçu une blessure au bras pendant le match.
او در طول بازی یک زخم روی بازویش دریافت کرد.
02
اهانت, توهین
مثالها
Il a ressenti la blessure des mots de son ami.
او زخم کلمات دوستش را احساس کرد.
La blessure morale peut être aussi douloureuse qu' une blessure physique.
زخم روحی میتواند به اندازه یک زخم فیزیکی دردناک باشد.



























