جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
baraqué
01
تنومند, ستبر، هیکلی
مثالها
Le garde du corps était un homme baraqué.
نگهبان بدنی مردی تنومند بود.
Il est devenu baraqué après des années de musculation.
او پس از سالها بدنسازی عضلانی شد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
تنومند, ستبر، هیکلی