جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
fiero
01
شدید
مثالها
El viento fiero derribó varios árboles.
باد خشمگین چند درخت را سرنگون کرد.
La tormenta fue fiera y duró toda la noche.
طوفان خشمگین بود و تمام شب طول کشید.
02
درنده, وحشی
مثالها
El león es un animal fiero de la sabana.
شیر یک حیوان خشمگین از ساوانا است.
El perro se volvió fiero al ver al intruso.
سگ با دیدن مزاحم خشمگین شد.



























