جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El felino
[gender: masculine]
01
گربه
مثالها
Los felinos suelen cazar de noche.
گربهسانان معمولاً در شب شکار میکنند.
Vi un felino salvaje en el bosque.
من یک گربهسان وحشی در جنگل دیدم.
felino
01
گربهسان, گربهمانند
مثالها
El rugido felino se escuchó a lo lejos.
غرش گربهسان از دور شنیده شد.
Dibujó una figura felina en el cuaderno.
او یک شکل گربهسان در دفترچه کشید.



























