جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
espiar
01
جاسوسی کردن, جاسوس بودن
مثالها
El agente secreto espía a los enemigos del país.
مأمور مخفی جاسوسی میکند از دشمنان کشور.
Los soldados espiaban los movimientos del enemigo.
سربازان جاسوسی حرکات دشمن را میکردند.



























